رجب ارچین، فعال رسانهای و مدیر بخش اقتصادی روزنامه آیدینلیک ترکیه است که تاکنون مطالب زیادی را در حوزه اقتصاد در رسانههای مختلف ترکیه به رشته تحریر در آورده و برنامههای تلویزیونی متعددی را با موضوعات اقتصادی تهیه کرده است.
وی رئیس هیات مدیره انجمن روزنامهنگاران اقتصادی است و همچنین در جمعیت روزنامهنگاران ترکیه، انجمن رسانههای اطلاعرسان، انجمن صنعتگران و کارآفرینان بشیکتاش و اتحادیه روزنامهنگاران ترکیه عضویت دارد.
ارچین که از دانشکده اقتصاد دانشگاه آناتولی ترکیه فارغالتحصیل شده، در یادداشتها و برنامههای تلویزیونی خود، به ارزیابی مسائل و ابعاد مختلف اقتصاد ترکیه میپردازد.
هفتهنامه "تازههای اقتصاد"، گفتگویی را با رجب ارچین انجام داده که در آن تاثیر اخبار خلاف واقع بر ایجاد انتظارات تورمی، خدشهدار کردن اعتماد عمومی نسبت به نهادهای رسمی و اختلال در چرخه اقتصادی کشور مورد بررسی قرار گرفته است. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
با افزایش میزان ارتباطات در سطح جهان، تاثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی نیز افزایش یافته است. آیا این افزایش وابستگی به اخبار، اساسا اتفاق خوبی است یا بد؟
افزایش علاقه به اخبار، امری مثبت است، اما اگر خبری واقعی در میان باشد. متاسفانه امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی و اینترنتی، در معرض تبلیغات یا اطلاعات نادرست یکطرفه قرار داریم. خبر مجموعهای از پدیدههاست و در خبر نباید جهتدهی وجود داشته باشد. خبر حاوی پیامی است و انتقال این پیام، باید مبتنی بر حقایق باشد و حق بیان طرفین را محفوظ بدارد. امروز دولت ترکیه از طریق اداره ارتباطات ریاست جمهوری با اطلاعات نادرست مبارزه میکند. دکتر فخرالدین آلتون، رئیس این نهاد، در این مورد پیامهای مهمی را منتشر میکند و کارهای بسیار مفیدی انجام میدهد.
آیا تاثیرگذاری رسانهها به تصمیمات کلان سیاستگذاران در تمامی حوزهها، به ویژه اقتصادی و پولی نیز کشیده شده است؟ شما این موضوع را چگونه تفسیر میکنید؟
فکر نمیکنم که رسانهها بتوانند بر تصمیمات سیاستمداران تاثیر بگذارند، اما میتوانند با جهتدهی به افکار عمومی در مورد موضوعات خاص، توجهات را به مسائل حساسی جلب کنند. البته رسانههای جهانی بحث دیگری است. رسانههای جهانی دائماً علیه کشورها و دولتهایی که با غرب ادغام نشدهاند، تبلیغات میکنند.
اساسا رسانه چگونه بر تصمیمات کل جامعه تاثیر میگذارد؟ مشاهده میشود که این تاثیرگذاریها حتی بر تصمیمات فدرال رزرو، بانک مرکزی اروپا و نهادهای مختلف پولی کشورها نیز وجود دارد؟
بانکهای مرکزی با نگاه به پویایی بازار تصمیم میگیرند نه رسانهها. اما رسانهها آن تصمیمات را در چارچوب خود تفسیر میکنند. اگر شما شبانهروز بگویید که کشوری به سمت ابرتورم خواهد رفت، همه بر اساس آن موضع میگیرند. بدین ترتیب انتظار بروز این پدیده نیز به وجود خواهد آمد. البته دلایل مشخصی برای این امر وجود دارد. اینها را در ترکیه در دوره گذشته تجربه کردیم.
یک مسئله حائز اهمیت این است که رسانهها بر انتظارات جامعه به شکل منفی اثرگذاری بالایی دارند و اخبار میتواند یک سیاستگذاری مهار تورمی را با چالش مواجه کند. برای مدیریت بر این فضا چه اقدامی باید صورت گیرد؟
مهمترین مسئله در تورم، مدیریت انتظارات است. اگر هر روز اخبار منتشره از گرانیها حکایت داشته باشد، هیچ کس باور نمیکند که تورم کاهش خواهد یافت. بنابراین همه به افزایش قیمتهای اولیه روی میآورند. باز هم در کوتاهمدت این را در اقتصاد ترکیه تجربه کردیم. از اینرو، مدیریت انتظارات امری حیاتی است. روسای بانک مرکزی در اینجا باید وارد عمل بشوند. تیمهای ارتباطی باید هم در زمینه رسانه و هم در حوزه اقتصاد، علم کافی را داشته باشند. باید از اظهارات غیرضروری خودداری کرد و همراه با انتقال پیام به صورت شفاف و واضح، تیم اقتصادی دولت اظهارات حمایتی انجام دهد. همچنین لازم است تا با خبرنگاران و جامعه اقتصادی به ویژه کسانی که بر افکار عمومی تاثیر دارند ارتباط نزدیکتری برقرار کرد.
شاخصهای اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان امروز از نحوه پوشش اخبار و تحلیلها تاثیرپذیری دارند. چگونه میتوان هدایت جریانهای خبری را به سمت امیدآفرینی و نگرش مثبت در جامعه سوق داد؟
خبرنگاران اقتصادی در اینجا مسئولیت بزرگی دارند. ما این را در بحث دادههای سازمان آمار ترکیه شاهد هستیم. اگرچه هیچ اطلاعات جایگزینی در همان سطح در برابر دادههای سازمان آمار وجود ندارد، اما اخبار گمراه کنندهای در رسانهها منتشر میشود. به نظرم کسانی که در حوزه اقتصاد دست به قلم میشوند، باید در این زمینه تحصیل کرده باشند. تنها با مطالعه ارتباطات نمیتوان به این مهم دست یافت. خواندن نمودارها و تجزیه، تحلیل و تفسیر دادهها مهم هستند. علاوه بر این، اصحاب رسانهای که اقتصاد نمیدانند در معرض جهتدهیهای نظرات مختلف اقتصادی قرار میگیرند. از این رو، توجه به مفهوم "خبرنگاری مسئولانه" در رسانهها ضرورت دارد.
برخی جریانهای خبری در کشورها اثرگذاری زیادی بر بازارها از جمله ارز دارند و بانکهای مرکزی از این منظر با چالش مواجه میشوند. در این فضا چه اقدامی باید انجام شود؟ نحوه مدیریت برای مهار پمپاژ اخبار منفی چگونه باید صورت گیرد؟
طبیعتا اخبار منفی هم وجود دارند و نمیتوان مانع آن شد. اما در صورت وجود اطلاعات نادرست در متن خبر، میتوان آن را اصلاح کرد. رسانهای که خبری را منتشر میکند، از نظر اخلاق خبرنگاری باید حق بیان و یا اعتراض افراد را محفوظ بدارد، زیرا در غیر اینصورت، یک متن یکطرفه پدید میآید. وقتی چنین موضوعی اتفاق میافتد واحدهای اقتصادی باید یک روش ارتباطی مشخصی را تعیین کنند تا اطلاعات صحیح را به مخاطبان خود برسانند و از طریق عوامل موثر در رسانهها، اقدام متقابلی انجام دهند. بنابراین باید یک سیاست ارتباطی فعال، به ویژه از نظر رفع برداشتهای منفی در مورد اقتصاد اتخاذ شود.
بانکهای مرکزی قطعاً به یک ارتباط تنگاتنگ، اما نه بیتفاوت با رسانهها نیاز دارند. به ویژه، باید از نشت اطلاعات داخلی جلوگیری شود. رئیس کل بانک مرکزی یا اعضای شورای سیاست پولی، نباید اظهارات غیرضروری در رسانهها داشته باشند. اینکه کجا و چه زمانی و چه پیامی داده شود، باید از قبل مورد برنامهریزی قرار گیرد. رسانه را نه، اما ارتباط را میتوان کنترل کرد.
مطالعات صورت گرفته در کشورهایی که اثرپذیری بالایی از اخبار منفی دارند چه حقایقی را درباره رسانهها نمایان کرده است؟ جدا از برخی رسانهها که انگیزههای سیاسی و حزبی دارند، نحوه هدایت تحلیلگران رسانهها چگونه باید باشد؟
این سوال را میتوان با مثالی از ترکیه پاسخ داد. در زمان برات آلبایراک، وزیر اسبق خزانهداری و دارایی ترکیه، گامهای مهمی در خصوص اقتصاد مستقل و ملی برداشته شد. با این حال، متاسفانه یک گروه در رسانهها این مراحل را به درستی منتقل نکردند. من ایدههایم را به مقاماتی که در آن زمان به آنها دسترسی داشتم، منتقل کردم و نظرم این بود که به نویسندگان و تحلیلگران بیطرفی نیاز است تا سیاستهای ملی را برای افکار عمومی تشریح کنند. اما مقامهای دولتی انتقادها را نپذیرفتند. همچنین مجدداً تلاش کردم که به نورالدین نباتی، وزیر سابق خزانهداری و دارایی درباره راهکارهایی که باید اتخاذ شود، مطالبی را انتقال دهم. در دوره گذشته با بسیاری از وزرا و مشاوران بانک مرکزی درباره این موضوعات صحبت کردم، اما گاهی اوقات سیاست میتواند مانع همه چیز شود. اقتصاد نباید قربانی سیاستهای روزمره شود. برای استقلال و توسعه اقتصادی، اتحاد جامعه حول یک آرمان ضروری است. ترکیه این را در دوره مصطفی کمال آتاترک تجربه کرد. فدراسیون روسیه با وجود تحریمها امروز با پوتین این روند را دنبال میکند. ایران نیز سالهاست که توانسته است در مقابل تحریمها ایستادگی کند. اینها در عصر جهانی شدن کار آسانی نیست. جلب حمایت مردمی ضروری است.
متاسفانه، نهاد رسانهای با حمایتها و یا هدایتهای خارجی گاهی میتوانند به دلیل علاقه به تولید اخبار، به سخنگوی برخی جریانها تبدیل شوند. برای مثال ما این موضوع را در کشورمان در حوزه معدن تجربه میکنیم. این ادعاها با استدلالهای ساختگی مانند ذخایر خالص و اظهارات بیاساس مانند "اقتصاد فروپاشیده شده" انجام میشود. اخبار بد به سرعت پخش میشود و افکار عمومی کمتر به تحولات مثبت دقت میکند. با این حال، پس از مدتی که سناریوهای بد محقق نمیشود، همه به کسانی گوش فرا میدهند که تحلیلهای عینی دارند. از اینرو، به کسانی احتیاج است که پیامهای درست را به مردم انتقال دهند.
هدایت رسانهها برای انتقال درست مفاهیم و اقدامات سیاستگذاران پولی و بانکهای مرکزی در زمینه مهار تورم و کنترل نرخها در بازار ارز، چگونه باید باشد؟ چقدر رسانهها در موفقیت و یا شکست یک سیاست پولی میتوانند تاثیرگذار باشند؟
رسانه از قدرت جهتدهی و گمانهزنی بالایی برخوردار است. از این منظر، انتقال پیامهای درست به بازیگران بازارساز اهمیت دارد. زیرا هر چقدر هم که سیاهنمایی انجام شود، تاثیر دولت حتی در اقتصادهای بازار آزاد کم نیست. اقدامات بانکهای بازارساز و هلدینگهای بزرگ هم در بخش عرضه و هم در تقاضا از طریق طبقه کارگر موثر است. کنترل عرضه پول و بافرهای جریان سرمایه داغ نیز بر تورم و قیمت ارز تاثیر دارد. اگر از اقداماتی که منجر به بازار سیاه و افزایش فعالیتهای غیر رسمی میشود اجتناب شود، هدایت افکار عمومی با رویدادهای عینی به اهداف تعیین شده آسانتر خواهد بود.
آیا مواردی وجود دارد که رسانهها بر سیاستهای بانک مرکزی و یا اقتصادی ترکیه تاثیر منفی گذاشته باشند؟
بله، ما این را در ترکیه تجربه کردیم. به خصوص در دورهای که شرکتهای سهامی عام مسیر بازار غیرسمی را برای تهیه ارز دنبال میکردند، اخبار نادرستی در رسانههای ترکیه منتشر شد که از آن جمله میتوان به خرید ارز از این بازار توسط بانک مرکزی اشاره کرد. علاوه بر این، با گمانهزنیهای "ذخایر منفی به جز سوآپ"، این تصور ایجاد شد که خزانه دولت بیپول شده است.
نظر شما